جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1276
جایگاه معرفت شناسی در اندیشه مارتین هایدگر (دانش، هنر، پدیدارشناسی) [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
William James Bartels
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : مارتین هایدگر در تعقیب معنایی وجود، مکررا معرفت شناسی را کوته بینانه، ناکارآمد و بی فایده رد کرد. به نوبه خود، بسیاری از انتقادات هایدگر بر عدم وجود توجیه معرفت شناختی کافی برای ادعاهای خود متمرکز شده است. بنابراین، به نظر می رسد تنها رابطه ممکن بین هایدگر و معرفت شناسی، محکومیت متقابل باشد. این پایان نامه این مفهوم را به چالش می کشد. از نظر هایدگر، معرفت شناسی بیان یک هستی شناسی تقلیل گرایانه است که کل سنت غربی را القا می کند. بنابراین، معرفت شناسی همه هستی را به حضور صرف تقلیل می دهد و همه دانش را وادار می کند تا با یک معیار واحد مطابقت داشته باشد. هایدگر معرفت‌شناسی را محکوم می‌کند زیرا نه مقدمات هستی‌شناختی ناکافی آن را تحمل می‌کند و نه نتیجه‌گیری‌های معرفت‌شناختی متکبرانه آن را. برای پرهیز از این محدودیت‌ها، هایدگر اولیه (H I) می‌خواست هستی‌شناسی را از طریق نمایشگاهی پدیدارشناسانه از ساختارهای متعالی بیابد که درک هستی را برای انسان ممکن می‌سازد. درک هستی خود شرط امکان همه اشکال معرفت است. بنابراین، H I نیز در تلاش برای پایه‌گذاری معرفت‌شناسی بود. «دید» پدیدارشناختی قرار بود دانش لازم برای این پایه گذاری را فراهم کند. با این حال، هایدگر متأخر (H II) یک جهش معرفت‌شناختی از دانش به عنوان دید پدیدارشناختی و به دانش به عنوان بینش هنری انجام داد. او که نگران یافتن هستی‌شناسی یا معرفت‌شناسی نبود، فقط می‌خواست شاعرانه درباره هستی تأمل کند. چنین معرفت انعکاسی از هستی، مانند بینش هنری، نیازی به توجیه ندارد، زیرا هیچ ادعایی برای حقیقت ندارد. صرفاً بینش‌های ایمان‌مانند شخصی را بیان می‌کند که هدف آن روشنگری و تفکر است. به نظر من، تلاش H I برای زمینه سازی متعالی دانش شکست خورد، و اندیشه H II یک دوگانگی غیرضروری بین بینش هنری و سایر اشکال دانش ایجاد می کند. اما هنوز هم می‌توان از هایدگر بینش‌هایی کسب کرد که با معرفت‌شناسی مرتبط باشد. H I ضرورت قرار دادن هرگونه بحث شناخت را در چارچوب کامل وجود انسان به عنوان یک کل نشان می دهد. H II اجتناب ناپذیری داشتن برخی اعتقادات اساسی ایمان مانند را نشان می دهد که چارچوبی را تشکیل می دهند که در آن ما جهان خود را تجربه کرده و می شناسیم. این بینش ها نقطه شروع امیدوارکننده ای برای توسعه معرفت شناسی به اندازه کافی گسترده است که دانش دینی، زیبایی شناختی و اخلاقی و همچنین دانش علمی را پوشش دهد.
روانشناسی تسلیم خود: یک مطالعه متفکرانه - هرمنوتیکی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Danny Sharara
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه اهمیت روانی- معنوی تسلیم شدن به خود را به عنوان شیوه ای از بودن و تجربه کردن بررسی می کند. نویسنده به دنبال ایجاد دانش معنادار از خود تسلیم شدن از طریق روش شناسی است که از ماهیت متمایز خود تسلیم به عنوان یک پدیده روانی-روحی/مذهبی که مبتنی بر تجربه مستقیم است، ناشی می شود. به این ترتیب، این مطالعه از روش شناسی یکپارچه ای استفاده می کند که عناصر هرمنوتیک کاربردی را با خوداتنوگرافی و تمرین متفکرانه ترکیب می کند. نویسنده یک تحلیل هرمنوتیک کاربردی از دو متن روانی- معنوی انجام می دهد. یکی که ریشه در سنت ذن بودایی دارد و دیگری از سنت صوفیانه. به دنبال آن یک تحلیل موضوعی که مضامین مشترک بین متون را مشخص می کند و همچنین یک تحلیل هرمنوتیک بازتابی از ساختارهای معنایی موجود در هر دو متن را دنبال می کند. در نهایت، بخش بحث، اهمیت روانی- معنوی، وجودی، رابطه‌ای و بالینی گسترده‌تر تسلیم نفس را بررسی می‌کند.
شر رادیکال و مسئولیت در انسان شناسی فلسفی پل ریکور [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Trevor Kimball
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پایان نامه، مفهوم مسئولیت اخلاقی برای روشن کردن ایده کانتی از شر رادیکال در رابطه با درک پل ریکور از خود به عنوان شدن استفاده شده است. علیرغم قاعده مند بودن جهان طبیعی، کانت آزادی انسانی را مطرح می کند که می تواند در امتداد خطوط تجربه اول شخص ما درک شود. با تغییر از عقل نظری به عقل عملی، اندیشیدن در مورد عمل بر حسب علت و معلول، جای خود را به آزادی فرضی می‌دهد که در آن می‌توانیم دلایلی برای عمل بیاوریم و تغییرات معناداری در جهان ایجاد کنیم. در عین حال، به نظر می‌رسد که ادعای کانت مبنی بر اینکه انسان‌ها «طبعاً» به شدت شرور هستند، این آزادی را مشکل‌ساز می‌کند. اگر نمی‌توانیم کاری نکنیم، پس چگونه می‌توانیم مسئول اعمال خود باشیم؟ من استدلال خواهم کرد که شر رادیکال به دور از سلب مسئولیت ما در قبال اعمالمان، شرحی تجویزی از انسجام اعمال اخلاقی ما و مبنای مسئولیت ارائه می دهد. هدف این پایان نامه بررسی تأثیر نظریه شر رادیکال کانت بر تفکر ریکور درباره روایت و مسئولیت است. از نظر ریکور، روایت زمینه را برای اندیشیدن به ابتکار عمل واقعی در جهانی که توسط نیروهای طبیعی تعیین شده است فراهم می کند. مسئولیت با این واقعیت فعال می شود که ما نویسندگان معنادار اعمال خود هستیم. شرح قوی ریکور از هویت روایی به طور همزمان یک نظریه عاملیت اخلاقی تفسیری است. این یک جنبه ضروری برای یک نظریه مسئولیت فراهم می کند زیرا به ما اجازه می دهد تا در مورد دلایل اقدامات از نظر ابتکار عمل و در ارتباط با یکپارچگی زندگی خود به عنوان یک کل فکر کنیم. پس از اینکه شرط آزادی را برای مسئولیت در نظر گرفتیم، پذیرش شر رادیکال را به عنوان بهای انسجام زندگی خود در یک ثبت اخلاقی قرار دادیم و عمل را به عنوان چیزی که مسئول آن هستیم و به عنوان چیزی که در هویت روایی ما پیکربندی شده است درک کردیم. ، می توانیم زمینه ای را در نظر بگیریم که در آن به خود تبدیل می شویم. از نظر ریکور، خود هرگز داده شده نیست. همیشه واسطه است. این میانجی‌گری‌ها شامل روایت‌هایی از منشأ شر است که به خود فراتاریخی ما شکل می‌دهد. غیر تاریخی نیست. در عوض، با قرار دادن پذیرش گرایش به شر در زمان روایی، نوعی بینش به امر غیرقابل درک می دهد که بدون نیاز به حافظه ما از پذیرش گرایش، به تجربه اول شخص ما انسجام می بخشد. ما همیشه در شرایطی که تعیین نکرده ایم و مسئولیتی در قبال آن نداریم، در حال تبدیل شدن به یک خود هستیم. به همین دلیل است که منشأ شر باید فرا تاریخی باشد. تاریخ را مشروط می کند و بنابراین نمی توان آن را در حرکت آن گنجاند. نتیجه این مسیر، بیان شدن خود در شرایط فجور است. با توجه به شرایط انسانی و موقعیت اخلاقی که در آن قرار داریم، بنابراین باید از خودمان محافظت کنیم، همانطور که خود را از تاریخ واقعی می شناسیم. ما بدتر از آن چیزی هستیم که خودمان را باور داریم. و با این حال، در زیر این مفهوم، خوبی اصلی وجود دارد که ریکور بسیار متعهد به حفظ آن بود. این خیری نیست که بتوانیم به سادگی به آن برگردیم. از طریق اعمال خودمان، برای همیشه از خود بیگانه می شویم. با این حال، ما می توانیم با بخشش و امید به این خوبی گواهی دهیم. ریکور از سرود بخشش صحبت می کند. این نقطه ای است که فلسفه دین جای خود را برای دین باز می کند. به این ترتیب، همانطور که ریکور همیشه تأیید می کند، تمایلات به خیر در کانت از نظر فلسفی مکانی را که دین در آن انسان توانا را مورد خطاب قرار می دهد، نشان می دهد.
نظریه رودولف اتو در مورد تجربه دینی در "ایده مقدس": مطالعه ای در پدیدارشناسی و فلسفه دین [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Leon P. Schlamm
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این مقاله به دنبال ترسیم روان‌شناسی عمدتاً ناشناخته‌ای از تجربه دینی در ایده مقدس است، که مستقیماً با ادعای اتو مرتبط است که یکی از مهم‌ترین کارکردهای گفتمان درباره تجربه دینی برانگیختن احساسات بیهوده در یک مخاطب حساس مذهبی است. نشان داده خواهد شد که مفاهیم اتو در مورد طرحواره سازی اعداد پیشینی، مبتدی و عقلانی و پیشگویی توسط پدیدارشناسان و فیلسوفان دین جز در پرتو این ادعا قابل درک نیست و اتو در نظر دارد که مفهوم طرحواره سازی او ( عمیقاً تحت تأثیر ایده‌آلیسم متعالی فرایز) با قانون تداعی احساسات مشابه او که توضیح می‌دهد چگونه برانگیختگی تجربه‌های بیهوده ایجاد می‌شود، شناسایی شود. علاوه بر این، این نظریه تجربه دینی بر فرضی در مورد رابطه بین زبان دینی و تجربه استوار است که نیاز به توضیح و ارزیابی دارد. ادعاهای اتو در مورد غیرقابل بیان بودن و در عین حال، به طور متناقض، قابل فهم شدن از طریق استفاده از قیاس، در پرتو بحث های فلسفی اخیر در مورد رابطه بین همه زبان و تجربه مورد بررسی قرار خواهد گرفت و نه تنها نشان داده خواهد شد که زبان غیرقابل بیان اتو غیرقابل درک نیست، اما همچنین اینکه او نظریه پیچیده ای از زبان قیاسی ارائه می دهد که ممکن است برای گسترش مرزهای درک ما از تجربه دینی بسیار مفید باشد. بعلاوه، ارزیابی از وضعیت شناختی تجارب عددی انجام خواهد شد. و استدلال می‌شود که علی‌رغم شکست اتو در ایجاد یقین شناختی با توسل به روایتش از پیشینی، او با موفقیت نشان می‌دهد که وضعیت شناختی آن هر چه که باشد، تجربه‌ای متمایز است که نمی‌توان آن را اشتباه گرفت. با هر دیگری و به راحتی قابل شناسایی به عنوان مذهبی غیرقابل انکار است. در نهایت، تلاش خواهد شد تا جایگاه اتو در تاریخ پدیدارشناسی دین روشن شود.
مقاومت فلسفی نیشیدا در برابر دوتایی سکولار-مذهبی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Dennis Stromback
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در پژوهش‌های علمی رایج بوده است که فلسفه نیشیدا کیتارو (西田哲学) را به عنوان تلاشی برای غلبه بر دوگانگی‌های مدرنیته غربی مطرح کنند. اما چیزی که در این خوانش کم اهمیت جلوه داده شده است این است که نیشیدا چگونه مفهوم دین را به گونه‌ای تفسیر می‌کند که نظریه‌های مدرنیستی دین را به چالش می‌کشد، با دلالت‌هایی که از مشکلات دوتایی سکولار-دین امروزی صحبت می‌کند. دیدگاه نیشیدا از دین، به‌عنوان شکل وجودی آگاهی، و منطق ساختاری واقعیت تاریخی، با معیارهای معرفت‌شناختی خاص خود، در تضاد با گزارش‌های نظری است که دین را در مقابل امر واقعی فرض می‌کنند – یا دین را تابع امر سکولار می‌دانند. دیدگاه فلسفی نیشیدا با تعیین دین به‌عنوان مقوله‌ای منطقی که با امر واقعی منطبق است، ابزاری برای بازاندیشی نه تنها در رابطه بین امر سکولار و دینی، بلکه برای بازاندیشی در رابطه بین غرب و سایر نقاط جهان ارائه می‌کند. زیرا اگر عقلانیت مقوله ای برتر از دین نباشد، نژادها، فرهنگ ها و قومیت هایی که از لحاظ تاریخی تابع بوده اند، در جایگاه معرفتی برابر با فلسفه و علم غرب قرار می گیرند. از این نظر، فلسفه دین نیشیدا به ما این امکان را می دهد که به طور انتقادی درباره «مسئله دین» فکر کنیم و بحثی را ارائه می دهد که می تواند برای پرداختن به برخی از مسائل مطرح شده در مطالعات پسااستعماری نیز مورد استفاده قرار گیرد.
حکیم کینگستون: جان واتسون و ابهام هگلیسم [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Christopher Wainwright Humphrey
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : اندیشه واتسون به خوبی درک نشده است. پرسشی که توسط پژوهشگران پیشین مطرح شد، این بود که او تا چه اندازه در کار خود برای پایه گذاری مجدد دین مسیحیت بر مبنای فلسفی موفق بود؟ ابتدا از نظر سازگاری با سنت کلامی پاسخ داده می شود. بازنگری او در الهیات مسیحی با معیارهای سنتی ناکافی است. سپس به عنوان یک فلسفه دین مورد بررسی قرار می گیرد که به نظر او بر مشکلات خداباوری کلاسیک غلبه کرده است. استدلال می شود که علی رغم برخی امتیازات، فلسفه دین او از دو جهت ناقص است. اولاً، روش آن با تفسیری سخت و گاه اشتباه از سنت فلسفی، که نشان‌دهنده خودسری است، مخدوش است. ثانیاً، «ایدئالیسم نظری» در نتیجه آن روش، ابهامات مفهومی متناظر با ابهامات خداباوری کلاسیک را آشکار می کند. از آنجایی که این روش بدیهی نیست و به طور ضمنی توسط واتسون استفاده می شود و نتایج از نظر فلسفی مبهم است، تخصیص این تفکر از نظر الهیاتی یا فلسفی سطحی بود. اگرچه اندیشه واتسون، تا آنجا که فهمیده شد، زیربنای جنبش «انجیل اجتماعی» در کانادا را فراهم کرد، استدلال می‌شود که این تخصیص سطحی، حداقل تا حدی، اختصار جذابیت آن را به عنوان فلسفه دین توضیح می‌دهد.
فلسفه دین هانری برگسون [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
James I Pottinger
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : فلسفه دین برگسون را نمی‌توان جدا از بینش‌های فلسفی و مفهوم روش فلسفی که در آثار قبلی او که بیش از بیست و پنج سال قبل از انتشار کتابش در مورد اخلاق و دین نوشته شده بود، درک کرد. برگسون معتقد بود که کار هر فیلسوفی از یک بینش بنیادی نشات می‌گیرد که سپس آن را تکرار می‌کند و به طرق مختلف توسعه می‌دهد. در مورد خود او این بینش اساسی درک تمایز بین زمان اندازه‌گیری شده و تصور شده و زمان به عنوان مدت زمان زندگی آگاهانه است. این مضمون نخستین کار او، زمان و اراده آزاد است، جایی که این تمایز برگسون را به انکار این موضوع هدایت می‌کند که مفاهیم درک می‌توانند حاوی یا توضیح واقعیت‌های آگاهی یا حرکت و تغییر باشند. هشیاری را نمی توان بر حسب توالی حالت های خودآگاه توصیف کرد، و حرکت و تغییر را فقط می توان با همان نوع شهودی درک کرد که به وسیله آن از مدت زمان زندگی آگاهانه آگاه هستیم، که در آن گذشته به نوعی در درون خود گنجانده شده است. حاضر. این شهود مرکزی از خود فعال پایدار آگاهی در مطالعه حافظه و ادراک در ماده و حافظه توسعه می یابد. مطالعه حافظه در مسئله سنتی اتحاد بدن و ذهن نقش اساسی دارد و منجر به درک مغز و بدن به عنوان ابزاری می شود که توسط آن ذهن و حافظه محدود، متمرکز شده و به جهان ارائه می شود. در مقالات مختلف و در کتاب تکامل خلاق، تمایز بین هوش و شهود که بر اساس مدت زمان پیشنهاد می شود، بررسی شده است. مفاهیم و زبان هوش فقط می توانند واقعیتی را بر حسب کلیت یا ایده های کلی درک کنند، یک شهود برای درک یک واقعیت آنچنان که در خود هست، با نوعی همدردی با آن لازم است. تمام واقعیت تداوم و تغییر است و در حالی که مفاهیم هوش برای اندیشه و بیان آن ضروری است، تنها شهود می تواند واقعیت را درک کند. این ناتوانی هوش در بازنمایی واقعیت در مطالعه پدیده‌های زندگی در تکامل خلاق نشان داده شده است، که دیدگاهی از واقعیت را به عنوان یک کل به عنوان جلوه‌ای از یک انگیزه خلاق حیاتی نشان می‌دهد. کیهان‌شناسی «ویتالیستی» برگسون به جای اینکه به‌عنوان یک سیستم متافیزیکی مطرح شود، پیشنهاد می‌شود، و این تز نشان می‌دهد که لازم نیست برگسون را به معنای حیات‌گرایانه تفسیر کرد. ویژگی‌های زندگی یا انگیزه حیاتی نشان‌دهنده فعالیت ذهن دانا در درک واقعیت زندگی است و مشخص‌کننده دیگری از روش شهود است. در چارچوب پیگیری مفاهیم «کشف» مدت و در توسعه روش شهود است که مشکل اخلاق و دین برای برگسون به وجود آمد. این مطالعه به منظور تکمیل گزارش او از تجربه فوری با بررسی تجربیات خاص انسانی، اجتماعی و اجتماعی انجام شده است، اما شرایطی که برگسون در آنها مسئله را برای خود تعیین می کند تا حد زیادی ماهیت پاسخ او به آن را تعیین می کند.
ظهور مجدد زیبایی شناسی متافیزیکی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Betty Conrad Adam
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : زیبایی شناسی متافیزیکی در ادبیات زیبایی شناسی معاصر دوباره ظهور کرده است. نام آن فلسفه هنر است و آرتور سی. دانتو، که آشکارا رویکرد هستی‌شناختی به هنر را اعلام می‌کند، آشکارترین طرفدار آن است. نلسون گودمن نیز در این اردو حضور دارد به این معنا که دیدگاه های کلی او در فلسفه هنر با پاسخ او به این پرسش که چیست تعیین می شود. فصل اول اصطلاح «زیبایی‌شناسی متافیزیکی» را با در نظر گرفتن چهار زیبایی‌شناس اوایل قرن بیستم، بندتو کروچه، هنری برگسون، جان دیویی و آر. جی. کالینگ‌وود تعریف می‌کند. این زیبایی‌شناسان به‌عنوان زیبایی‌شناسان متافیزیکی طبقه‌بندی می‌شوند، زیرا در سنت کلاسیکی می‌نویسند که رابطه‌ای بین زیبایی‌شناسی و متافیزیک را فرض می‌کند. این فصل همچنین نقدهای اوایل قرن بیستم از «زیبایی شناسی متافیزیکی» را در نظر می گیرد و پیشنهاد می کند که با پیشرفت قرن بیستم، جریان اصلی تفکر زیبایی شناسی به طور کلی از متافیزیک دور می شود. بنابراین، در اواسط قرن، زیبایی شناسی مستقل از متافیزیک تلقی می شود. فصل دوم آرتور سی. دانتو را به عنوان زیبایی‌شناس متافیزیکی معرفی می‌کند. این مقاله مقالات اولیه دانتو، "دنیای هنر"، "تأملاتی بر نظریه زبان راندال" و "آثار هنری و چیزهای واقعی" را با توجه به شخصیت متافیزیکی آنها در نظر می گیرد. فصل سوم به تجزیه و تحلیل اساسی ترین اثر دانتو در زیبایی شناسی، «تغییر مکان رایج» (1981) می پردازد. این تحلیل نشان می‌دهد که دیدگاه‌های متافیزیکی دانتو بر تعریف او از هنر، نظریه تقلید او و مفهوم او از ساختار یک اثر هنری تأثیر می‌گذارد. فصل چهارم به بررسی زبان های هنر نلسون گودمن با توجه به ویژگی متافیزیکی آن می پردازد. نتیجه‌گیری‌های گودمن در فلسفه هنر، مانند دانتو، با تعهدات هستی‌شناختی تعیین می‌شوند، در این مورد اقتصاد هستی‌شناختی یک نومینالیست. بنابراین گودمن نمونه دیگری از فیلسوفی است که در زیبایی‌شناسی تحلیلی معاصر کار می‌کند که زیبایی‌شناسی آن بر مبانی هستی‌شناختی و نه کاملاً تجربی مبتنی است. فصل پایانی ماهیت زیبایی‌شناسی متافیزیکی معاصر را با پس‌زمینه زیبایی‌شناسی متافیزیکی در شکل سنتی آن، زیبایی‌شناسان کلاسیک و زیبایی‌شناسان اوایل قرن بیستم، صورت‌بندی می‌کند.
تخصص کارکردی و تنوع مذهبی: روش شناسی برنارد لونرگان و فلسفه دین [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Scott Halse
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : تنوع دینی به موضوعی محوری در فلسفه دین تبدیل شده است. این مطالعه با بررسی تقسیم وظایف تعیین شده توسط برنارد لونرگان (1904-1984) یک رویکرد روش شناختی به موضوع پیشنهاد می کند. چارچوب روش شناختی لونرگان، که او آن را تخصص کارکردی نامید، تمایز کلی از وظایف را ارائه می دهد، که هر یک در پروژه کلی درک تنوع دینی نقش محوری دارند. این پایان نامه به بررسی ارتباط و کاربرد تخصص کارکردی به عنوان رویکردی روش شناختی به تنوع دینی در فلسفه دین می پردازد. فصل اول، تحلیل ادبیات تنوع دینی به عنوان موضوعی در فلسفه دین است. نگرانی های غالب در این زمینه و برخی از موانعی که همچنان مانع توسعه این تحقیق می شوند را آشکار می کند. فصل دوم زمینه های معرفت شناختی تخصص کارکردی را ارائه می دهد. در حالی که تقسیم وظایف مشخص شده توسط روش شناسی لونرگان به سادگی مفید است تا جایی که وظایف تحقیق دانشگاهی را متمایز می کند، دلایل نظری بیشتری وجود دارد که این تقسیم بندی توسط آنها توجیه می شود. فصل سوم شرحی توضیحی از عملیات و وظایف مربوط به هر یک از هشت تخصص عملکردی ارائه می دهد. این تخصص ها را با استناد به قیاس های مرتبط از خارج از حوزه مطالعات دینی روشن می کند. فصل چهارم دو دغدغه اصلی این مطالعه را با پیشنهاد راه هایی که در آن تخصص کارکردی می تواند کمک روش شناختی به تحقیق در مورد تنوع مذهبی داشته باشد، گرد هم می آورد. وظایف متمایز اما مرتبط را که مطالعه فلسفی تنوع دینی را تشکیل می‌دهند، سازماندهی می‌کند، روندهای جاری در مورد هر یک از این وظایف را نشان می‌دهد، و راه‌هایی را پیشنهاد می‌کند که از طریق آنها می‌توان آنها را مؤثرتر ساخت. تصور لونرگان از تخصص کارکردی سهم مهمی در بحث فلسفی در مورد تنوع مذهبی دارد. این یک روش کارآمد ارائه می دهد که هم وظایف اساسی تحقیق علمی و هم عملیات درگیر در این وظایف را مشخص می کند. این توضیح می دهد که چگونه کار فعلی در فلسفه تنوع دینی می تواند از ترسیم واضح وظایف مربوطه بهره مند شود. این چارچوبی را فراهم می کند که برای همکاری میان دانشمندان با دیدگاه های مختلف فلسفی و کلامی باز است.
"انقلاب در زبان دینی": ارتباط نظریه "اهمیت" جولیا کریستوا برای الهیات [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Timothy O. Inman
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه نظریه انقلاب جولیا کریستوا را در عمل معناداری در گفتمان دینی به کار می گیرد. به ویژه، استدلال می‌کند که ویژگی‌های بارز معناداری در گفتار دینی و همچنین زبان شاعرانه، موضوع پایان‌نامه دکتری کریستوا، انقلاب در زبان شاعرانه، حضور دارند و فعال هستند. اهمیت فرایندی را توصیف می‌کند که طی آن معنا در گفتار زبانی تولید می‌شود و عمل عمدی آن نه تنها از نظر زبان، بلکه به طور کلی فرهنگ، خراب‌کننده است.
  • تعداد رکورد ها : 1276